سفره کارت‌های بورسی جمع شد 

«دعوایی شبیه رقابت...»تابستان سال گذشته و قبل از اینکه عشقی ساختمان ونک را ترک کند.

به گزارش صدای بورس ، «دعوایی شبیه رقابت...»تابستان سال گذشته و قبل از اینکه عشقی ساختمان ونک را ترک کند؛ ابزاری در بازار رایج شد که مورد استقبال فعالان بازار قرار گرفت.

ضمن اینکه کارت‌هایی که از آن در بازار به خوبی استقبال شده بود منفعت خیلی زیادی برای خالقان آن نداشت و بیشتر دردسری بود که نهادهای مالی آن را پذیرفتند تا دارایی موجود در صندوق‌های درآمد ثابتشان را بالا ببرند و در شرایط وخیم بازار به حیات خود ادامه دهند اما انگار بانک مرکزی دوست نداشت که این ابزار در بازار باقی بماند و با صدور این بخشنامه در سوم شهریورماه ۱۴۰۳ به انتشار آن خاتمه داد.

«اخیرا شرکت‌های کارگزاری با همکاری و بهره‌گیری از زیرساخت‌های شبکه بانکی کشور اقدام به ارائه خدمات مالی به مشتریان خود در قالب کارت‌های متصل به شبکه شتاب و پرداخت سودهای روزشمار از طریق صندوق‌های درآمد ثابت و صندوق‌های کالایی کرده‌اند. این امر زمینه تخطی از ضوابط ابلاغی بانک مرکزی در زمینه‌های مختلف از جمله پرداخت سودهای فراتر از نرخ‌های مصوب شورای پول و اعتبار و پرداخت سود کوتاه‌مدت مانده وجوه نزدشرکت‌های روزشمار به کارگزاری را فراهم کرده است.»

مظلوم گیر آوردن!
همانطور که خواندید معاونت نظارت بر بانک مرکزی علت این اتفاق را سود بالاتر از نرخ مصوب شورای پول و اعتبار اعلام کرده بود؛ حال سوالی که باید از این معاونت پرسید اینکه چرا چنین قوانینی صرفا برای بورس مظلوم است و بانک‌های خصوصی و حتی خود بانک مرکزی از چنین کاری ابایی ندارند؟ چطور می‌شود خودتان اوراق ۳۰ درصدی منتشر کنید و نرخ بهره موثر تسهیلاتتان ۳۰ درصد به بالا باشد اما زمانی که بورس می‌خواهد برمبنای قانونی صندوق‌های درآمد ثابت، سود روزشمار به افراد بدهد، مانع می‌شوید؟

اتمام صدور، مهر خورد
نوش آفرین واقفی، مدیر نوآوری‌های نوین بانک مرکزی نیز دلخوشی درآمد ثابت ها را پایمال کرد و در روزهای اول آذر با قاطعیت نه چندان دلسوزانه گفت: با اطلاعی که دارم می‌توانم بگویم دیگر کارت بانکی جدید توسط کارگزاری‌ها صادر نمی‌شود و سایر موارد نیز اصلاح می شود.

پاسارگاد و خاورمیانه بانک نیستند؟
مخالفان کارت‌های کارگزاری‌ها دلیل موافق نبودن با این کارت‌ها را رقابت نهادهای مالی با بانک‌ها اعلام می‌کنند اما حقیقت اینکه شاید هیچ‌کدام از این افراد حتی یکبار هم یکی از این کارت‌ها را از نزدیک در دست نگرفته تا به وضوح لوگوی بانک‌های خاورمیانه و پاسارگاد را بر روی آن ببینند و همین افراد عامل خروج پول از درآمدثابت‌ها شدند تا سرمایه مردم بازهم راهی جیب بانک‌هایی شود که با دادن سود کمتر مقداری از زیان انباشته خود را جبران می‌کنند(البته که نمی‌توانند). سوالی که در این میان برای همه ما پیش می‌آید اینکه مگر خاورمیانه و پاسارگاد بانک نیستند؟

هنوز هم دیر نیست
شاید با خودمان بگوییم که دیگر وضع بازار خوب شده و نیازی به این کارت‌ها نیست تا بازار رونق پیدا کند اما باید یادمان باشد که صندوق‌های با درآمد ثابت صرفا برای روز مبادا که از همه جا رانده و مانده شدیم نیست و باید در چنین موقعیت‌هایی نیز این صندوق‌ها را برای سرمایه‌گذاری افراد کم ریسک، تبلیغ و آماده کرد تا در این بین همه افراد سود ببرند و نه صرقا افرادی خاص و یا صرفا بانک‌ها مورد تایید بانک مرکزی. ضمن اینکه همه ما به خوبی می‌دانیم که پول‌های انباشته شده در بانک، دردی از وضعیت اقتصادی دوا نمی‌کند اما بازار سرمایه همیشه توانسته نقش بازوی محرک اقتصاد ایران را بازی کند و در مواقع مختلف به کمک آن بیاید و کسری‌های آن را پوشش دهد. البته که کارگزاری‌ها و سبدگردان‌ها خیلی به دنبال پیگیری این موضوع نیستند و با همان مشتری‌های قبلی خود به فعالیت‌شان ادامه می‌دهند اما چرا نباید به فکر توسعه سایر نهادها باشیم و صرفا به این هفت کارگزاری و سبدگردان اکتفا کنیم و باعث این بشویم که درآمد ثابت‌ها صرفا با سود بالا، مشتریان خود را جذب کنند مگر بانک مرکزی با کاهش نرخ بهره مشکلی دارد؟

سفره کارت‌های بورسی جمع شد 

مفید، قوی ادامه داد؛ کاریزما به تبلیغاتش باخت
تعداد کارت‌های مفید از سایر رقبای خود در این حوزه بیشتر و همین الان نیز تمامی خدمات خود به جز برداشت آنی وجه را از این طریق ادامه می‌دهد و حدود دوماه پیش نیز پیامک زیر را برای مشتریان این کارت فرستاد:

جناب آقای ...
با «مفید کارت» در هر لحظه از شبانه‌روز به حساب مفید خود با سود روز شمار دسترسی داشته و از خدمات رایج کارت‌های بانکی بهره‌مند شوید. نرخ سود موثر سالانه حساب مفید ۳۱.۵ درصد است.

البته که ۳۱ درصد در مقابل ۳۸ درصد صندوق‌های درآمد ثابت رقم قابل توجهی نیست اما به‌طور قطع باز کردن راحت چنین حسابی اگر بانک مرکزی سنگ نمی‌انداخت، موجب جذب شدن همت‌ها پول می‌شد که این مورد می‌توانست به وضعیت و حال این صندوق‌ها کمک شایانی کند و حتی موجب اشتغال‌زایی قابل توجهی شود. همچنین این را نیز نباید از یاد ببریم که بهانه‌هایی مانند بالا رفتن هزینه‌های خدمات بانکی در چنین مواردی چندان قابل قبول به‌نظر نمی‌رسند و بیشتر می‌تواند جوهری برای نامه شکایت بانک‌ها به بانک مرکزی باشد تا از خالی شدن حساب‌های راکد مشتریان خود جلوگیری کنند؟
دیگر وقت آن رسیده که به سراغ یکی از جنجالی‌ترین کارت‌های بازار برویم که قبل از بخش‌نامه بانک مرکزی نیز حواشی بسیاری را در پی داشت؛ کاریزما کارت خدماتش با سایر کارت‌های بازار کمی فرق داشت و یک خدمت اضافه نیز تحت عنوان سرمایه‌گذاری برمبنای طلا ارائه می‌داد اما اتفاقاتی مانند محقق نشدن سود ۳۰ درصدی و تقلیل آن به ۲۲ درصد و بعد از آن گرفتن کارمزد موجب بد شدن وجهه آن پیش سرمایه‌گذاران شد. همچنین در ابتدای امر قرار بود که کاریزما معادل موجودی حساب افراد به آنها اعتبار تخصیص بدهد که این مورد نیز محقق نشد و کام سرمایه‌گذاران را تلخ کرد و حالا نیز دیگر کارتی به عنوان کاریزما قابل صدور و دریافت نیست و تقریبا آپشنی هم برای آن وجود ندارد.

به نوآوری لگد نزنید!
«گله از خصوصی‌ها» مسلم است که همه تقصیرها را نمی‌توان بر گردن بانک مرکزی انداخت؛ حتما که کارگزاری‌ها و گروه‌های مالی خودشان باید از ابتدا چنین مسائلی را پیش‌بینی می‌کردند و مذاکرات قبل از دعوا را بر جراحت بعد از آن ترجیح می‌دادند؛ از طرفی بانک‌های عامل که کارت‌ها از طریق آنها صادر می‌شد نیز باید در این مورد وارد می‌شدند و جلوی چنین اتفاقی را می‌گرفتند.
در هر صورت، این بخش از مطلب خطاب اصلی را به بانک‌هایی دارد که دوست دارند با سود حوصله سربر خود پول مردم کم ریسک را جذب خود کند و سوالی که در این بین ایجاد می‌شود آنکه چرا این بانک‌ها به‌جای سنگ‌اندازی و ادعای این موضوع که بورس می‌خواهد جای بانک را بگیرد به دنبال نوآوری برای جذب منابع نمی‌روند؟

یا بکش یا بساز...
آقای بانک مرکزی اگر در بازار ما دارد اتفاق خلاف عرفی می‌افتد که شما در نتیجه آن این کارت‌ها را قطع کرده‌اید پس یا آن را کلا قطع کنید و کارت‌های قبلی را نیز از رده خارج کنید و اگر نه بگذارید صدور این کارت‌ها ادامه پیدا کند و آپشن‌های آن را نیز به‌صورت تمام و کمال فعال کنید تا دیگر گلایه‌ای از شما باقی نماند. ضمن اینکه با اینکار می‌توان از تکرار این جمله قدیمی که «بانک مرکزی رقیب بورس است»
جلوگیری کرد. در هرحال این حرف طرفداران پر و پا قرص خود را دارد و صرفا منتقدان اقتصاد آزاد که امروز اندیشه‌شان چندان مطلوب مردم نیست؛ چنین چیزی را رد می‌کنند و حقیقت اینکه نمی‌توان رقابت را تا ابد ادامه داد البته که بانک مرکزی تا قبل از این نیز با مواردی مانند تالار ارز و مبادله طلا به آن دامن زده است اما امید آنکه این موضوع در همین جا خاتمه پیدا کند.

  • غریب حسینی - خبرنگار

  • شماره ۵۸۶ هفته نامه اطلاعات بورس
کد خبر 522395

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =